الوداع ای یا علی و یا عظیم
الوداع ای یا غفور و یا رحیم
الوداع ای سفره ی پیغمبری
الوداع ای اشک های حیدری
خدای مهربانم
امسال هم با همه ی روسیاهی ام مرا قابل دانستی و اجازه دادی در مهمانی کریمانه ات شرکت کنم.
نمیدونم تا این لحظه بخشیده شده ام یا نه...
ولی به لطف و رحمت تو ایمان دارم
ایمان دارم اگر عاجزانه ازت طلب مغفرت کنم دستم را پس نمیزنی
ایمان دارم اگر صادقانه پای عهد و پیمان با تو باشم لحظه ای مرا به خود وا نمیگذاری
پس عاجزانه ازت طلب بخشش و غفران دارم و صادقانه به پای عهدی که با تو بستم می مانم.
معبودم
دو نفر منو واسطه کردند به درگاهت دعا کنم نمیدونم به من روسیاه اجازه میدی که
حاجتشون رو ازت بگیرم یا نه ولی به حکم وظیفه و به حکم امانت داری ازت میخوام هر حاجتی دارند برآورده کنی...
روسیاه تر از آنم برای خود چیزی بخواهم فقط و فقط و فقط میخوام نگاهت رو ازم نگیری و لحظه ای مرا به حال خود نگذاری میدونم گنه کارم ولی خودت گفتی
ادعونی استجب لکم دارم صدات میزنم مثل شب های قدر پس جوابمو بده...
تنهایم نگذار از تنهایی میترسم...