اگه به یه نفر قول دادی باهاش بمونی...
حق نداری چراغ دلشو خاموش کنی...
رو حرفت باشو عاشقش باش
مطمئن باش دنیاشو به پات میریزه
اگه به یه نفر قول دادی باهاش بمونی...
حق نداری چراغ دلشو خاموش کنی...
رو حرفت باشو عاشقش باش
مطمئن باش دنیاشو به پات میریزه
میخواهمت...
تورا که ناب ترین حس عالمی...
عاشقانه...صادقانه...خالصانه میخواهمت...
تورا..تویی که به من حس بودن ... حس زندگی میدهی...
میخواهمت و چه بی تابانه در انتظار دیدارت ثانیه هارا خط میزنم...
نیستی دارم دق میکنم
نیستی دارم میپوسم
عکساتو من دونه دونه بر میدارم میبوسم
حوصــله خوانــدن ندارم حوصــله نوشتـن هم ندارم
این همـــه دلتنـــگی دیگر نه با خــواندن کم می شود ، نه نوشـــتن !!!
دلـــم لمـــس آغوشت را می خـــواهد فقــــط همــــین ...
هوایت که به سرم میزند
دیگر در هیچ هوایی، نمیتوانم نفس بکشم!
عجب نفسگیر است...هوایِ بی تو
شاید تو سُکـوت میـان کلامم بـاشـے...
دیـده نمی شوی!
امـــا مـن، تـو را اِحسـاس مـے كنمـ ...
شایــد تــو...
هَیاهـوی قلبـم بـاشـے ..
شنیـده نمـے شوی...
امـا مـن، تـو را نـفس مـے کشمـ ـ ـ ... دیوانه وار.
من رابــطه هایی را دوســت دارم که دو طــرفه اند...
هــر دو میکوشــند برای ادامــه دار شــدنش...
.
.
هــر دو خطــر می کنــند...
هــر دو وقــت می گــذارند...
هــزینه می کنــند...
هر دو برای یک لحظــه بیــشتر، در کنــار هــم بــودن
با زمــان هــم میجنــگند...
من عاشــــق رابطــههای دو طــرفــهام
.
رابطه هــایی که بــرای هر دو طرف ادامــه اش،
با ارزشتــرین چــیز دنــیاست.
بــــرای هــــر دو...!
کاش می دانستی چقدر دلم بهانه ی تو رو میگیره هر روز
کاش می دانستی چقدر دلم هوای با تو بودن کرده
کاش می دانستی چقدر دلم از این روزهای سرد بی تو بودن گرفته
کاش می دانستی چقدر دلم برای ضرب آهنگ قدمهایت
گرمی نفسهایت ، مهربانی صدایت تنگ شده
کاش می دانستی چقدر دلواپس تو ام
کاش می دانستی چقدر تنهام ، چقدر خسته ام
و چقدر به حضور سبزت محتاجم
و همیشه از خودم می پرسم این همه که من به تو فکر می کنم
تو هم به من فکر می کنی؟
خدایا
این دلتنگی های ما را هیچ بارانی آرام نمیکند
فکری کن
اشک ما طعنه میزند به باران رحمتت .
اگه خودمو لوس نکنم
اگه باهات قهر نکنم و ناز نکنم
اگه وقتی چشات میچرخه از حسودی دیونه نشم
اگه از نظر دادنات خوشحال نشم
اگه به خاطر تو به خودم نرسم
اگه سر به سرت نذارم
اگه برات گریه نکنم
اگه وقتی پاستیل میبینم پیرهنتو نکشم
اگه لب و لوچه آویزون نکنم تا بغلم کنی
اگه بهت نگم آقامون
اگه برات مظلوم بازی درنیارم
اگه از سرو کولت نرم بالا
اگه برات عشوه نیام
اگه گوشتو نپیچونم و نگم تو فقط مال منی
اگه ناغافل دستاتو نگیرم
اگه وقتی کار بدی کردم با ترس بهت نگم
اگه لج بازی نکنم
اگه ...
اون موقع که تو دیگه دیوونم و عاشقم نمیشی!
تو عاشق اینی که من یه خانم کامل باشم!خانم تو!
اممما!!!
تو پسری!
اگه برام غیرتی نشی
اگه روم حساس نباشی
اگه ته ریش نداشته باشی
اگه باهام مهربون نباشی
اگه بهم اخمای کوچولو نکنی
اگه وقتی شالم رفت عقب نگی اونو بکش جلو
اگه دستمو محکم نگیری
اگه نگی هرکاری کردی راست بگو تا ببخشمت
اگه سر به سرم نذاری
اگه قربون صدقم نری
اگه نگرانم نشی
اگه بهم نگی عروسک من
اگه نگی من مهمم که میگم خوبی
اگه...
اونوقت منم دیوونه و عاشق تو نمیشم تا اونکارارو برات نمیکنم!
من تورو مرد میخوام!مرد تو!
پس بیا و مرد باش!
ابرو برندار!دماغت عمل نکن!
لوس حرف نزن!
من و تو همون آدم و حواییم!بیا جاهامونو عوض نکنیم!
من لطافت نگه میدارم تو صلابت
تو نگاهتو نگه دار منم نجابتمو
بیا سعی کنیم بهترین هم باشیم!
من بهترین دختر واسه تو!
تو بهترین پسر واسه من!
میدونم شاید نشه حداقل سعی که میشه کرد!
قبول؟؟
من دیـــــــــــوانه نیستم
من فقط یک جــــــور خـــــــــــــــاص
که دیگـــــران نمیتوانند
تـــــــو را دوست دارم و میپـــــــــــرســـتم...
نمی دانم چرا امشب واژه هایم خیس شده اند
مثل آسمانی که امشب می بارد....
و اینک باران
بر لبه ی پنجره ی احساسم می نشیند
و چشمانم را نوازش می دهد
تا شاید از لحظه های دلتنگی گذر کنممنو از جاده نترسون
حتی با پای پیاده !
کوریه هر دو تا چشمام
مال گریه ی زیاده
یه نفر
یه آیینه از قبل
در مقابلم گرفته
چی بگم
با چه زبونی
آی خدا دلم گرفته
چی ازم به دل گرفتی که ازت فاصله دارم
عشق مهربون دیروز
خیلی از تو گله دارم !!!
این عصرهای بارانی
عجب بوی نفس های تورامی دهد...!
گوئی...
تواتفاق می افتی
ومن دچارمیشوم...
تمام"من"دارد"تو"می شود...
بعضی سردردها نه باچایی خوب میشه.
نه با خواب ونه قرص...
بعضی سردردهابا دیدن
"یک نفر"خوب
میشه.
تعداد صفحات : 8